۱۳۸۹ شهریور ۸, دوشنبه

زنده باد برابری

كدام خانواده
خانواده ای که دغدغه اصلی اش تامین معاش روزمره است و بعد از ماهها بیکاری یا عدم دریافت حقوقش دیگر رمقی برایش نمانده است خانواده ای که در نزدیکی شروع سال تحصیلی شاید دیگر قادر به فرستادن فرزندانش به مدرسه نباشد و فرزندان اونیز باید به لیست کودکانی که امسال ترک تحصیل میکند اضافه شود خانواده ای که کودکانش از سنین 6- 5 سالگی در واقع باید به مشاغل پادویی مغازه و کار خیابانی گسیل شود تا بتواند کمک خرج باشد خانواده ای که در آتش اعتیاد میسوزد و زنانش برای تامین معاش روزمره شان به تن فروشی کشیده شده اند خانواده ای که دختر و پسر بیکار انگیزه و امید ی برای آینده ندارند
خا نواده ای که برای تامین مالی در نوبت فروش کلیه هستند خانواده ای که سالهاست بی مسکنی و عدم وجود سر پناه مناسب و هزینه سنگین اجاره خانه کمر آن را خم کرده ست خانواده ای که دختر دانشجویش برای تهیه هزینه تحصیلی دانشگاهش باید به
هزار جور سوئ استفاده جنسی تن بدهد و پسردانشجو شبها به جمع آوری زباله بپردازد خانواده ای که بدلیل نبود هرگونه شادی و نشاط ان را به محیط جنجال عصبی افراد تبدیل کرده است این توصیف وضعیت بیشتر خانواده ها در ایران است و هر روز آمار و ارقام منتشر شده از مراکز امار دولتی گویای این واقعیت تلخ در جامعه ما می باشد و در این شرایط طرح لایحه باصطلاح حمایت از خانواده معلوم نیست از کدام نوع خانواده هایی که مطرح هستند قرار است حمایت کند با دیدن موضوعات این لایحه بیشتر تصور خانواده ای به نظر میاید که سرپرست خانواده که مرد است مانند اربابان باید امورات حرمسرایش را رتق و فتق کند و در این میان احتیاج به رفع موانع قانونی برای کسترش امار زنان تحت سیطره اش را دارد و همینطور باید از شر طرح مبالغ مهریه به صورت معقول و غیر معقول آن خلاص شود تا مبادا یکی از این بردگان جنسی بخواهد احیانا به طریقی موی دماغش شود وادعای مبلغی را در برابر بردگیش داشته باشد اما براستی تصور این نوع از خانواده تا چه اندازه میتواند در آمار واقعی جامعه امروز ما واقعیت داشته باشد و چه ضرورتی باعث میشود این لایحه به عنوان قانون در این شرایط مطرح شود جز اینکه طرح چنین قوانینی تنها به این دلیل است که زنان جامعه را بیش ازپیش به ورطه بردگی مطلق جنسی سوق دهند و از آنها به عنوان کالا هایی مصرفی سخن بگویند که بر سر انواع مالکیت آنها و چگونگی مبادله کردنشان وقیمت گذاری بر سر آنها لایحه تصویب میکنند و این نشان دهنده فاصله بی نهایت بین سطح توقع و خواست و مطالبات زنان
آگاه جامعه امروز ما که برابری بیقیدو شرط بین زنان و مردان در تمامی شئونات زندگی است با قوانین جاری در آن میباشد وطرح چنین قوانینی نه تنها توهین به هویت انسانی زنان است بلکه توهین به حرمت انسانی همه انسانهای آزاد اندیش میباشد چرا که در این تفکرات مردان نیز از داشتن یک زندگی انسانی مملو از عشق و حرمت انسانی به دور فرض میشوند مردانی که همسران آنها تنها کالاهای جنسی فرض شوند هرگز در چارچوبه یک زندگی در شان انسان امروز قرن بیست و یک نمیباشند
پس باید همه زنان و مردان برای داشتن یک زندگی همراه با حرمت و هویت انسانی مبارزه کنند .

زنده باد برابری زن و مرد

هیچ نظری موجود نیست: