فروغ هوشمند
سالهاست که ناقوس اعدام و طناب دار بر این سرزمین سایه سنگین و سیاهی افکنده است و امروز هیچ انسان شریفی از اجرای چنین حکمی در مورد کسانیکه تنها به دلیل اعتقاداتشان به این حکم محکوم شده اند دفاع نمیکند. اما شاید کسانی باشند که اجرای چنین احکامی را در مورد افرادی که متهم به انجام هر یک از معضلات و ناهنجاریهای اجتماعی شده اند را بپذیرد و در واقع همیشه برای موجه کردن این مجازات قرون وسطایی که لایق زندگی انسان قرن بیست و یک نمی باشد به خشونت های رایج در جامعه متوسل میشوند و مواردی مثل قاچاق و قتل و خشونت علیه کودکان و تجاوز و ... هزاران معضل اجتماعی دیگر را دلیل به کار بردن چنین احکامی می شمارند.
در ریشه یابی علل رفتارهای ناهنجار اجتماعی و خشونت های رفتاری تحقیقات زیادی شده است و مقالات بسیاری نوشته شده است. اما از منظر نگاه هر فرد غیر متخصصی کاملا پیداست که در چنین جامعه ای که آمار کودکان کار و خیابان در آن رکورد می شکند و هیچ ارگانی مسولیتی در قبال زندگی و چگونگی زنده ماندن این کودکان ندارد، کودکانی که زیر دست و پای جامعه له میشوند و مورد آزار و ادیت قرار میگیرند و برای سیر کردن شکمشان و بدست آوردن اندکی پول در میان زباله ها سرگردانند، انتظار ناهنجاریهای رفتاری بسیار میرود. چه آینده ای را برای تنها همین بخش جامعه میتوان تصور کرد؟ چه تعداد از همین کودکان در پاسخ به خشونت هایی که در دوران کودکی بر سرشان آمده است در بزرگسالی میتوانند به رفتارهایی بسیار خشونت بار و مریض گونه دست زنند؟ و از میان همین بچه ها چه تعدای شان اسیر باندهای مواد مخدر و قاچاق میشوند؟ (چرا که سردمداران باندهای مافیایی قدرت در رفتن از مهلکه های مجازات را هم دارند.)