۱۳۸۹ دی ۹, پنجشنبه

حذف سوبسید، حذف اقلام اساسی ازسفره ها!


فرشاد نادری  

خلاصه پس از دو سه سال وعده و وعید و تکمیل کردن فرم ها و باز کردن حساب های بانکی و بگیر و ببند و"می شود" و "نمی شود" و امروز و فردا کردن ها و تشکیل کار گروه‌ها و سمینارها و کنفرانس های خبری داخلی و خارجی توسط رئیس جمهور و وزرای مرتبط با موضوع و بیم ها و امیدها، تشویش ها و نگرانی ها، وهم و گمان ها در بین مردم و تاثیرات روانی و عینی در بازارها و گران شدن آب و آذوقه و مایحتاج عمومی مردم، از دو ماه قبل طبق اعلام، یارانه‌ی نقدی دوماهه خانوارها را به حساب های غیرقابل برداشت آن ها واریز نموده و برداشت آن را به زمان نامعلومی موکول نموده بودند که در نیمه شب شنبه ٢٧ آذر ٨٩ با گزارش تلویزیونی رئیس جمهور، عملا شمارش معکوس برای اعلام قیمتهای آزاد شده شروع شد. در گام نخست بعنوان دشت اول، قیمت بنزین سهمیه ای از ١٠٠ تومان به ٤٠٠ تومان افزایش یافت و قیمت آزاد بنزین مازاد بر سهمیه، از قرارهر لیتر ٧٠٠ تومان تعیین و اعلام شده است. (٧ برابر) برهمین اساس، قیمت گازوئیل سهمیه ای از ١٦ تومان به ١٥٠ تومان افزایش پیدا کرده که قیمت گازوئیل آزاد (مازادبر١٠٠ لیتر) از قرار لیتری ٣٥٠ تومان (٢٣ برابر) شده است. همچنین گاز خودرو، از باکی ٤٠٠ تومان به ٤٠٠٠ تومان رسیده است. (١٠ برابر). به طوری که روزنامه های دوشنبه ٣٠ آذر نوشته اند، بهای هر مترمکعب آب، از ٨٠ تومان به ٢٨٣ تومان تغییریافته است (٥/٣ برابر). بهای برق خانگی از ٥/١٦ تومان به ٤٥ تومان رسیده است. (٥/٢ برابر). قیمت گاز خانگی، از ١٠ تومان به ٧٠ تومان افزایش یافته است. (٧ برابر) هنوز قیمت نان که غذای اصلی مردم است، اعلام نشده ولی از ١٠ برابر شدن قیمت آرد می توان حدس زد که قیمت نان اگر ١٠ برابر نشود، سه چهار برابر خواهد شد. هر چند که قرار شده بابت یارانه‌ی نقدی نان، ماهانه ٤٠٠٠ تومان برای هر نفر واریز شود. که اگر این مبلغ را بر ٣٠ روز تقسیم کنیم، مبلغ ١٣٣ تومان به دست می آید که با آن نمی توان به اندازه‌ی یک کف دست نان بربری خرید. از بقیه ی مایحتاج زندگی مانند حبوبات و گوشت و برنج و روغن و شکر و شوینده ها و لباس و کیف و کفش و کاغذ و کتاب و دارو و درمان و کرایه های حمل و نقل و ترانسپورت و ... هنوز اطلاع دقیقی در دست نیست، که با توجه به نقشی که سوخت و انرژی در تولید و هزینه های تولید و قیمت تمام شده‌ی کالاهای اساسی دارد از هم اکنون می‌توان حدس زد که هیچ عرصه‌ای از مخارج زندگی از گزند گرانی در امان نخواهد بود. اما اینگونه عنوان می شود که افزایش قیمت سوخت و انرژی تاثیری در قیمت کالاهای اساسی و آب و آذوقه ی روزانه ی مردم نخواهد داشت!
با همه تلاشی که برای متقاعد کردن مردم و خاطر جمع نمودن آحاد جامعه و عدم نگرانی شان صورت می گیرد، اما سوالات فراوانی پیرامون معیشت روزانه وجود دارد. ساده ترین و مهمترین این سوالات این است که چگونه ممکن است گران شدن سوخت در حمل و نقل عمومی، به گران شدن آب و نان و گوشت و برنج و روغن و ترانسپورت مردم منجر نشود. در حقیقت با حذف یارانه ها، گرانی رسمیت پیدا می کند و قانونی می شود. آیا مکانیسمی قانونی وجود دارد که دستمزد کارگران و کارمندان و کلیه مزدبگیرانی که مزد ثابت دارند، به همان اندازه گران شدن معیشت زندگی، افزایش پیدا کند؟ این در حالی است که هنوز حداقل دستمزد کارگران، ٣٠٣ هزار تومان است و کل دریافتی یک کارگر قراردادی از ٥٠٠ هزار تومان بیشتر نیست. اما هزینه ماهانه همان کارگر، که معمولا خانواده‌ای ٤ یا ٥ نفره است، در ریاضت کشانه ترین حالتش، از ٨٠٠ هزار تومان کمترنخواهد بود. آنچه که بیش ازهر چیزی نگران کننده است، این شکاف ٣٠٠ ٤٠٠ هزار تومانی است که با حذف سوبسیدها، هر روز دارد عمیق ترمی شود و با سرعت به سمت فروپاشی شالوده‌های خانواده و تعطیل شدن زندگی به پیش می رود. اگر وضع به همین منوال پیش برود و در بر همین پاشنه بچرخد، گرانی سایه سنگینش را بر سر زندگی و معیشت مردم، می گسترد و هر روز، ماده ای از مواد غذایی از سفره روزانه مردم حذف می شود. دیروز: گوشت و ماهی. امروز: مرغ و حبوبات. و فردا : نان و پنیر و سبزی.

سوبسید چیست و چرا و چگونه پرداخت می شود؟

سوبسید در یک تعریف ساده، یارانه یا همان کمک هزینه زندگی است که در شرایط خاص بیکاری، گرانی، پایین بودن سطح زندگی، پایین بودن تولید ناخالص داخلی، پایین بودن سطح دستمزدها و در یک کلام، در شرایطی که مردم یک کشوری علیرغم داشتن منابع غنی و عظیم روزمینی و زیرزمینی، دست شان به دهان شان نمی رسد! تنها بخشی از فروش آن منابع غنی را تحت عنوان سوبسید، به مردم می دهند تا بتوانند "بخور و نمیر" زندگی کنند. مسلم است که باید قسمت اعظم درآمدهای حاصله از فروش منابع ملی را صرف زیرساخت ها نمایند تا جاده و مسکن و سد و صنعت و کشاورزی و بهداشت و بیمه و اشتغال و ... به درجه ای از استاندارد برسد که شایسته یک زندگی انسانی و آبرومند باشد. بنابراین سوبسید باید روزی از میان برداشته شود. آن روز،روزی باید باشد که همه آن کارهای زیربنایی انجام شده باشد. آن چه بیشتر از حذف سوبسید، موجب شوک و نگرانی مردم شده و می شود، شفاف نبودن فرایند و ناروشنی آینده زندگی شان است.

هیچ نظری موجود نیست: